سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوستالوژی دل ....

صفحه خانگی پارسی یار درباره

سلام به همه با معرفتای دنیا

سلام به دوستان خوب و مهربونم که ایشالله هیچوقت دچار هیچ بحرانی نشن و همیشه خوش سرحال و خوب خوب خوب باشند .

فدای دوستای با معرفت که هرچی بنویسم کم نوشتم ؛ دلم برای همه شما ه کوچولو شده ، از روی همه شما شرمندم که نمیتونم حتی یه لحظه براتون کاری کنم یا حتی خوشحالتون از اینکه همراهم بودید منونم از اینکه به فکرم بودید ممنونم، از اینکه تماس گرفتید ممنونم ، از اینکه پیام فرستادید ممنونم ، از اینکه لایک زدید ممنونم ، از اینکه هستید ممنونم ، از اینکه خوش هستید ممنونم، از اینکه بازم ممنونم ممنونم اینا همش به لطف خدا و مهربونیه شماست و از اینکه نتونستم باشم شرمنده ام ، از اینکه جواب نمیدادم شرمنده ام ف از اینکه گوشیم خاموش بود شرمنده ام ، از اینکه به پیامتون جواب ندادم شرمنده ام ، از اینکه بعضی از ادوستان ناراحت کردم شرمنده ام ، از اینکه رفتارم دل شکوند شرمنده ام ، از اینکه بی معرفتی کردم شرمنده ام،از اینکه نمیتونم بعضی ها را خوشحال کنم شرمنده ام ، از اینکه داغونم شرمنده ام ، از اینکه اینم شر منده ام شرمنده ام و از اینکه شرمنده ام پیشتون شرمنده ام /.

صفای حضور همتون فدای مهربونیاتون ؛ اسیر صداقتتون ؛ خراب معرفتتون .

 

بنده حقیر صادق


به آرامی آغاز به مردن میکنی

به آرامی آغاز به مردن می‌کنی اصلا!
اگر سفر نکنی،  اگر کتابی نخوانی،  اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،  اگر از خودت قدردانی نکنی.


به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
زمانی که خودباوری را در خودت بکشی،  وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند.


به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
اگر برده‏ی عادات خود شوی،  اگر همیشه از یک راه تکراری بروی ...


اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگ‏های متفاوت به تن نکنی، یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی.


تو به آرامی آغاز به مردن می‏کنی
اگر از شور و حرارت، از احساسات سرکش، و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی‌دارند،  و ضربان قلبت را تندتر می‌کنند
 دوری کنی . . .


تو به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
اگر هنگامی که با شغلت،‌ یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،  اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رویاها نروی، اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی‏ات ورای مصلحت‌اندیشی بروی . . .


امروز زندگی را آغاز کن!
امروز مخاطره کن!
امروز کاری کن!
نگذار که به آرامی بمیری

 


تاثیر حرف در عمل

روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچیک تصمیم گرفتند که با هم مسابقه دو بدهند. هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود. جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند و مسابقه شروع شد. راستش، کسی توی جمعیت باور نداشت که قورباغه های به این کوچیکی بتوانند به نوک برج برسند. شما می تونستید جمله هایی مثل اینها را بشنوید: «اوه، عجب کار مشکلی!!»، «اونها هیچ وقت به نوک برج نمی رسند.» یا «هیچ شانسی برای موفقیتشون نیست. برج خیلی بلنده!»
قورباغه های کوچیک یکی یکی شروع به افتادن کردند بجز بعضی که هنوز….
با حرارت داشتند بالا و بالاتر می رفتند. جمعیت هنوز ادامه می داد: «خیلی مشکله! هیچ کس موفق نمی شه!» و تعداد بیشتری از قورباغه ها خسته می شدند و از ادامه دادن منصرف. ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد؛ بالا، بالا و باز هم بالاتر. این یکی نمی خواست منصرف بشه! بالاخره بقیه از بالا رفتن منصرف شدند به جز اون قورباغه کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها قورباغه ای بود که به نوک رسید! بقیه قورباغه ها مشتاقانه می خواستند بدانند او چگونه این کار رو انجام داده؟
اونا ازش پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن رو پیدا کرده؟ و مشخص شد که برنده مسابقه کر بوده!

هیچ وقت به جملات منفی و مأیوس کننده ی دیگران گوش ندید. چون اونا زیباترین رویاها و آرزوهای شما رو ازتون می گیرند، چیزهایی که از ته دلتون آرزوشون رو دارید! همیشه به قدرت کلمات فکر کنید. چون هر چیزی که می خونید یا می شنوید روی اعمال شما تأثیر میگذاره. پس همیشه مثبت فکر کنید و بالاتر از اون، کر بشید هر وقت کسی خواست به شما بگه که به آرزوهاتون نخواهید رسید و همیشه باور داشته باشید: من همراه خدای خودم همه کار می تونم بکنم.

الگوی بهتر چیست ؟

الگوی بهتر چیست ؟
از دوا بی یِرد مزریچ پرسیدند که بهترین الگو برای پیروی چیست ؟
افراد پرهیزگاری که زندگی شان را وقف خدا می کنند و نمی پرسند چرا
یا افراد بی فرهنگی که می کوشند اراده باریتعالی را بفهمند
داو بی یر گفت : بهتر از همه الگوی کودکان است .
گفتند : کودک که هیچ چیز نمی داند . هنوز نمی داند واقعیت چیست .
او پاسخ داد : سخت در اشتباهید . کودک چهار خصوصیت دارد که هرگز نباید فراموش کنیم :
1- همیشه بی دلیل شاد است
2- همیشه سرش به کاری مشغول است
3- وقتی چیزی را می خواهد تا آن را نگیرد از عزم و اصرارش کم نمی شود
4- سرانجام می تواند خیلی راحت گریه کند


گفت و گویی واقعی روی فرکانس اضطراری کشتیرانی

گفتگویی که واقعا روی فرکانس اضطراری کشتیرانی، روی کانال 160 سواحل (Finisterra (Galicia میان اسپانیایی ها و آمرییکایی ها در16 اکتبر 1997 ضبط شده است .

اسپانیایی ها (با سر و صدای متن ) : A-853 با شما صحبت می کند. لطفا 15 درجه به جنوب بچرخید تا از تصادف اجتناب کنید. شما دارید مستقیما به طرف ما می آیید .
فاصله 25 گره دریایی .
آمرییکایی ها (با سر و صدای متن ) :ما به شما پیشنهاد می کنیم 15 درجه به شمال بچرخید تا با ما تصادف نکنید .

اسپانیایی ها : منفی. تکرار می کنیم 15 درجه به جنوب بچرخید تا تصادف نکنید .

آمرییکایی ها (یک صدای دیگر): کاپیتان یک کشتی ایالات متحده آمریکا با شما صحبت می کند. به شما اخطار می کنیم 15 درجه بشمال بچرخید تا تصادف نشود .

اسپانیایی ها: این پیشنهاد نه عملی است و نه مقرون به صرفه. به شما پیشنهاد می کنیم 15 درجه به جنوب بچرخید تا با ما تصادف نکنید .

آمریکایی ها (با صدای عصبانی): کاپیتان ریچارد جیمس هاوارد، فرمانده ی ناو هواپیمابر یو اس اس لینکلن با شما صحبت می کند . 
2 رزم ناو،5 ناو منهدم کننده، 4 ناوشکن، 6 زیردریایی و تعداد زیادی کشتی های پشتیبانی ما را اسکورت می کنند. به شما پیشنهاد نمی کنم، به شما دستور می دهم راهتان را 15 درجه به شمال عوض کنید. در غیر اینصورت مجبور هستیم اقدامات لازمی برای تضمین امنیت این ناو اتخاذ کنیم . لطفا بلافاصله اطاعت کنید و از سر راه ما کنار روید !!!

اسپانیایی ها :
خو آن مانوئل سالاس آلکانتارا با شما صحبت می کند. ما دو نفر هستیم و یک سگ،2 وعده غذا، 2 قوطی آبجو و یک قناری که فعلا خوابیده ما را اسکورت می کنند . پشتیبانی ما ایستگاه رادیویی زنجیره ی دیال ده لا کورونیا و کانال 160 اضطراری دریایی است. ما به هیچ طرفی نمی رویم زیرا ما روی زمین قرار داریم و در ساختمان فانوس دریایی A-853 Finisterra روی سواحل سنگی گالیسیا هستیم و هیچ تصوری هم نداریم که این چراغ دریایی در کدام سلسله مراتب از چراغ های دریایی اسپانیا قرار دارد .
شما می توانید هر اقدامی که به صلاحتان باشد را اتخاذ کنید و هر غلطی که می خواهید بکنید تا
امنیت کشتی کثافتتان را که بزودی روی صخره ها متلاشی می شود تضمین کنید . بنابراین بازهم اصرار می کنیم و به شما پیشنهاد می کنیم عاقلانه ترین کار را بکنید و راه خودتان را 15 درجه ی جنوبی تغییر دهید تا از تصادف اجتناب کنید.

آمریکایی ها: آها. باشه. گرفتیم. ممنون .


مــعــرفـت

امید جعبه ای بزرگ پر از مواد غذایی و سکه وطلا را به خانه زنی با چندین بچه قد ونیم قد برد.
زن خانه وقتی بسته های غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویی از همسرش و گفت: " ای کاش همه مثل شما اهل معرفت و جوانمردی بودند.
شوهر من آهنگری بود ، که از روی بی عقلی دست راست ونصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگری از دست داد و مدتی بعد از سوختگی علیل و از کار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود.
وقتی هنوز مریض و بی حال بود چندین بار در مورد برگشت سر کارش با او صحبت کردم ولی به جای اینکه دوباره سر کار آهنگری برود می گفت که دیگر با این بدنش چنین کاری از او ساخته نیست و تصمیم دارد سراغ کار دیگر برود.

من هم که دیدم او دیگر به درد ما نمی خورد ، برادرانم را صدا زدم و با کمک آنها او از خانه و دهکده بیرون انداختیم تا لا اقل خرج اضافی او را تحمل نکنیم.
با رفتن او ، بقیه هم وقتی فهمیدن وضع ما خراب شده از ما فاصله گرفتن و امروز که شما این بسته های غذا و پول را برایمان آوردید ما به شدت به آنها نیاز داشتیم.
ای کاش همه انسانها مثل شما جوانمرد و اهل معرفت بودند!

امید تبسمی کرد وگفت : حقیقتش من این بسته ها را نفرستادم . یک فروشنده دوره گرد امروز صبح به مدرسه ما آمد و از من خواست تا اینها را به شما بدهم و ببینم حالتان خوب هست یا نه !!؟ همین!
امید این را گفت و از زن خداحافظی کرد تا برود.
در آخرین لحظات ناگهان برگشت و ادامه داد: راستی یادم رفت بگویم که دست راست و نصف صورت این فروشنده دوره گردهم سوخته بود!!!