سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوستالوژی دل ....

صفحه خانگی پارسی یار درباره

دعا کن برادر

مردی از میان جمع بلند شد و گفت:

”چه کنیم که دعایمان مستجاب شود؟”

حضرت پاسخ داد: با زبانی دعا کنید که با آن گناه نکرده باشید.

مرد متعجب و ناراحت گفت: یا رسول الله (ص) همه ما زبانی آلوده به گناه داریم!

حضرت فرمودند : زبان تو برای تو گناه کرده است نه برای برادر تو .

پس زبان تو نسبت به برادرت بی‌گناه است و زبان او نسبت به تو .

برای یک‌دیگر دعا کنید تا مستجاب شود . . .تبسم

دعا کن برادر


آرامـــش

پادشاهی جایزه بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل ، آرامش را تصویر کند.
نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند.
آن تابلو ها ، تصاویری بودند از جنگل به هنگام غروب ، رودهای آرام ، کودکانی که در خاک می دویدند ، رنگین کمان در آسمان ، و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ.
پادشاه تمام تابلو ها را بررسی کرد ، اما سرانجام فقط دو اثر را انتخاب کرد.

اولی ، تصویر دریاچه ی آرامی بود که کوههای عظیم و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود.
در جای جایش می شد ابرهای کوچک و سفید را دید، و اگر دقیق نگاه می کردند، در گوشه ی چپ دریاچه، خانه ی کوچکی قرار داشت، پنجره اش باز بود، دود از دودکش آن بر می خواست، که نشان می داد شام گرم و نرمی آماده است.

تصویر دوم هم کوهها را نمایش می داد.
اما کوهها ناهموار بود ، قله ها تیز و دندانه ای بود.
آسمان بالای کوهها بطور بیرحمانه ای تاریک بود، و ابرها آبستن آذرخش، تگرگ و باران سیل آسا بود.

این تابلو هیچ با تابلو های دیگری که برای مسابقه فرستاده بودند، هماهنگی نداشت.
اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه می کرد، در بریدگی صخره ای شوم، جوجه پرنده ای را می دید.
آنجا، در میان غرش وحشیانه ی طوفان ، جوجه گنجشکی ، آرام نشسته بود.

پادشاه درباریان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده ی جایزه ی بهترین تصویر آرامش، تابلو دوم است.
بعد توضیح داد :
آرامش آن چیزی نیست که در مکانی بی سر و صدا ، بی مشکل ، بی کار سخت یافت می شود ، چیزی است که می گذارد در میان شرایط سخت ، آرامش در قلب ما حفظ شود.این تنها معنای حقیقی آرامش است


من هنوز نرفتمو دلم برات تنگ شده

رفتم از شهر تو و پیش تو جا مونده دلم

تو همون حال و هوا آب و هوا مونده دلم

من هنوز نرفتم و دلم برات تنگ شده

آخه جا مونده ،تو خونه ی شما، مونده دلم

من هنوز نرفتم و دلم برات تنگ شده

همه ی درد و دلامو، گله هامو

همه گریه هایه کهنه مو تموم مشکلامو

به تو گفتم به این امید دارم میرم که باز بیامو

بگم سلام بگم سلامو

که تو هم باز کنی دست تمامه گره هامو

ساعت رفتنه من رفته و قلبم میزنه ..

نمیتونه دلم از خونه تو دل بکنه .

گفته بودم که اگه بیام گرفتار میشم

آمدن اسونه و کاری که سخته رفتنه ...

من هنوز نرفتمو دلم برات تنگ شده

دلم با من نمیاد تا برم

دلم نمیاد از اینجا برم

بزار با دلم یکم راه بیام

امروز را هم بمونم فردا برم

من هنوز نرفتمو دلم برات تنگ شده