• وبلاگ : نوستالوژي دل ....
  • يادداشت : ديواريم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    پس لاجرم پروانه خواهم شد
    + ک.ع.عامري 
    شايد بايد راه را شاعري ديگر نشان بدهد.

    با تشکر از وبلاگ خوبتون

    ميتونم ازتون خواهش کنم لينک سايت شرکتمون که در مورد وسايل بازي کودکان هست رو به سايتتون اضافه کنين.(دنياي سازه هاي بادي).

    + ... 

    به نام خدايي که معرفت را آفريد .

    سلام به دوستاني که دوست هستند .

    فکر اين که دوباره بيام و صفحه داستان يه دوست را باز کنم و با قلم مهر براي دوستي که معرفتش برايم پاياني نداره بنويسم ،البته داستان زندگيم با اون خيليه و قسمت آخري که نوشتم نا تمام به اراده خودم که ديگر تاب و تحمل نوشتن اين همه خوبي را از اون با قلم دنيا نداشتم ماند .
    حال نميدانم چرا اينگونه شد که قلم به نداي دوست برايم مينويسد حکايت يک دوست .
    يه روزي يه وقت تنها نشسته اي و در خاطرات خودت سير ميکني و ميخواهي هميشه خوبياهشو به خاطر بياري که به کرامته خداست يا به لطف خدا که نميگزاره فراموششون کني و يه حکايتي جديد برايت از سر سطر شروع ميشه ....
    ميخواي نخونيش ميبيني تقدير ميخواد نقشي بر حکايت داشته باشي بدونه خوندن ودونستن متن وارد داستان ميشي و ميشي نقش اول .
    صفحه به صفحه با تمام وجود داستان ميري جلو و با خلوص نيت خودتو ميکني اسفنج داستان هي ميگن و تو جذب ميکني تمام تلاشت اينه يوقتي کم نياري تا يکي فکر کنه ظرفيتت تمشکه .
    اما نشسته اي و اراوم آروم به صفحات خوش ميرسي که يهو طوفاني مياد و همه تلاشي که صبورانه و بدونه ريا انجام دادي همچون يک نسيم پاييزي که تک برگ يک درخت که تمام اميدشه ازش جدا ميکنه به چشم بهم زدني از بين ميبره .
    و وقتي چلوندت نگاهي تلخ و لبخندي مليح که از صد ضربه شمشير و هزاران گلوله داغ تفنگ برات سخت تره تحملش، ميگزره و ميره و تنها هيچ برايت ميماند .
    اما چه شادست و چه خوشحال وقتي ميپرسي ازش ميگه نگاه و خندشو ديدي من به همين راضيم ، اميدوارم گه هرچا دلش گرفت دوباره برگرده